محمدعلی رنجبر؛ آمنه ابراهیمی
چکیده
حافظة تاریخی یا حافظة جمعی (خاطرة جمعی) در بین آن بخش از مطالعات تاریخ فرهنگی که به اندیشه و روح مشترک مربوط میشود، از مطالعاتی است مغفولمانده. این نوع حافظه در متون تاریخی و ادبی جلوهای روشن ...
بیشتر
حافظة تاریخی یا حافظة جمعی (خاطرة جمعی) در بین آن بخش از مطالعات تاریخ فرهنگی که به اندیشه و روح مشترک مربوط میشود، از مطالعاتی است مغفولمانده. این نوع حافظه در متون تاریخی و ادبی جلوهای روشن دارد و کافی است به طور مثال با مداقه در کاربرد برخی از اسامی و القاب به صورتبندی اندیشه و نوع نگاه مشترک بین یک ملت یا ملتهای جهان رسید. آنچه در فرهنگ ما راجع به اسکندر مطرح است، از این نمونه است. اسکندر در فرهنگ ملت ما و برخی فرهنگهای دیگر، افسانه و گاه اسطورهای بیبدیل است. شاهنامه بهطور مشخص میتواند از این نمود حافظة تاریخی راجع به اسکندر پرده بردارد و پس از آن اسکندرنامة نظامی نیز با پرداختی گستردهتر واجد همین اهمیت است. افزونبراینآثار، متن داستانی دارابنامه نوشتةابوطاهرطرسوسی،داستانپردازقرنششمهجریـقمری نیز، به نوعی، کوششی است برای ایرانیکردن و افسانهساختن از چهرة این جهانگشای یونانی. بر این اساس، در متون تاریخی تشبیه عملکرد برخی از پادشاهان ایران به اسکندر را میتوان به صورتی کاملاً معنادار ملاحظه کرد.